تاریخ : 9 می 2016 - 21:10 - شناسه خبر : 11583 یادداشت

پیامبری که برای “اخلاق” مبعوث شد و ضداخلاق های پرادعای ایران ۱۳۹۵

عصر ایران – روزی که محمد(ص) در غار حرا، پیام الهی “اقرأ” را دریافت کرد و با عنوان فاخر نبوت، به شهر بازگشت، می دانست که چه مأموریت خطیر و تاریخ سازی را بر دوش گرفته است. او بار امانتی را به دوش می کشید که اگر خداوند به کوه ها می سپرد، از سنگینی […]

پیامبری که برای عصر ایران – روزی که محمد(ص) در غار حرا، پیام الهی “اقرأ” را دریافت کرد و با عنوان فاخر نبوت، به شهر بازگشت، می دانست که چه مأموریت خطیر و تاریخ سازی را بر دوش گرفته است. او بار امانتی را به دوش می کشید که اگر خداوند به کوه ها می سپرد، از سنگینی اش، خرد می شدند.
بعدها، رسول گرامی اسلام (ص)، با کوتاه ترین و گویاترین کلمات، خلاصه مأموریت الهی اش را چنین توضیح داد: ” إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ: چنین است و جز این نیست كه من براى به كمال رساندن کرامت های اخلاقی مبعوث شده ام. ”
او، هر چند منادی یکتا پرستی و آیین های دین آسمانی اش بود، اما همه این ها ، از نماز و روزه گرفته تا حج و جهاد و نیز تشکیل حکومت اسلامی را منظومه ای می دانست که حول خورشید اخلاق می گردند.
همین اخلاق گرایی مثال زدنی اش بود که دل های سخت ساکنان شبه جزیره حجاز را نرم می کرد و آنها را مهیای شنیدن وحی و پذیرش اسلام می کرد: “فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ : پس به برکت رحمتی از جانب خداوند با آنه نرم‌خو شدی و اگر بدخلق و سخت‌دل بودی حتما از دورت پراکنده می شدند. (آل عمران-۱۵۹)”
اینک، ۱۴۲۴ سال بعد از بعثت آخرین رسول الهی – که نورش جاودان باد – گروهی به نام او و دین او، چنان اخلاق را پایمال کرده و حیا را که به فرموده امام صادق(ع) ، رأس مکارم اخلاقی است، زیر پا گذاشته اند که اگر کسی نداند پیامبر این دین، برای ترویج اخلاق مبعوث شده بود، گمان می برد که با دینی سر و کار دارند که برای نابودسازی تتمه اخلاق آمده  است و چه ستمی بزرگ تر از این به پیامبر بزرگ اخلاق(ص)؟!
اشارت این نوشتار، شهروندان عادی نیست که هر کدام شان، خوب و بد خود را دارند و ادعای مسلمانی شان نیز گوش کسی را کر نکرده است. غرض آن گروه مسلمان نماهایی است که بر مسندهای قدرت و ثروت تکیه زده اند و ظواهر دین را با خود حمل می کنند و خود را مسلمان تر از همه معرفی می کنند و به تحقیر در توده مسلمانان عادی جامعه می نگرند تا جایی که اگر تار مویی از زیر روسری دخترکی بیرون بماند، فریاد وا اسلاما سر می دهند اما چون نوبت به خودشان می رسد، در پوسته اسلام می مانند و مغز اخلاقی اش را نادیده می انگارند، گو این که از منظر آنان محمد(ص) فقط برای تغییر مناسک مذهبی زمان خود مبعوث شده بود و تکمیل مکارم اخلاقی بشریت، بزرگ ترین مأموریت اش نبود!
همین هفته منتهی به سالروز مبعث را بنگرید! عده ای اصول اخلاقی را بی هیچ شرمی زیر پا می گذارند، عکس های بی حجاب زنی را در محفل خصوصی منتشر می کنند تا بر تصمیم شورای نگهبان درباره رد صلاحیت مینو خالقی، منتخب مردم اصفهان، صحه بگذارند و آنگاه این زن مسلمان، نامه می نویسد که آن فرد بی حجاب، من نیستم.
کاری نداریم که آن زن بی حجاب که بوده است، مینو خالقی یا دیگری. اگر منتخب اصفهان نبوده، که دروغ هم گفته اند (و البته انتشار عکس های خصوصی زنی دیگر نیز بی اخلاقی مجزایی است). اگر هم عکس های مینو خالقی بوده که باز باید از تأسف خورد به حال مسلمان نماهای خود اصولگراخوانده، که نه غیرت می شناسند، نه حیا و نه کوچک ترین بویی از اخلاق برده اند که عکس های زنی مسلمان را برای بی آبرو کردن او در شهر و دیارش منتشر می کنند. واقعاً این طائفه بی اخلاق، با چه رویی در آمارگیری ها ، خود را مسلمان معرفی می کنند و وقتی نام محمد(ص) را می شنوند، بر زبان شان صلوات جاری می کنند؟
علی(ع) زمانی شنید که در گوشه ای از کشور، خلخال از پای زنی یهودی درآورده اند و فرمود که اگر مسلمانی این ماجرا را بشنود از غم و غیرت بمیرد حرجی بر او نیست. حال این را بگذارید کنار کار برخی مدعیان پیروی از علی(ع) که با بی شرمی و بی غیرتی، عکس بی حجاب زن مسلمانی را برای بی حیثیت کردن او در سطح عمومی منتشر می کنند! ای کاش لااقل، ادعای مسلمانی شان گوش فلک را کر نکرده بود!
یا چندی پیش که اجلاس سازمان همکاری های اسلامی در ترکیه برگزار شده بود، کشورهای عضو با هدایت عربستان می خواستند حزب الله لبنان را به عنوان یک تشکل تروریستی معرفی کنند، اما دیپلمات های ایران به سرپرستی محمدجواد ظریف، رایزنی های گسترده  ای را انجام دادند تا مانع از این اقدام شوند و از آن طرف هم سعودی ها در حال لابی بودند تا حزب الله لبنان، توسط سازمان همکاری های  اسلامی، به عنوان یک جریان تروریستی شناسایی شود.
سرانجام کشمکش های دو طرف منجر به این شد که در قطعنامه پایانی نام حزب الله لبنان در فهرست تشکلات تروریستی قرار نگرفت و اعمال قدرت عربستان -و ترکیه به عنوان میزبان- در این حد کارگر افتاد که برخی از اقدامات حزب الله لبنانی مصداق کار تروریستی اعلام و محکوم شد که البته ایران همین میزان را نیز در قطعنامه نپذیرفت.
درست در همان زمان که دیپلمات های ایرانی با تلاش های خود توانستند این موفقیت را در تعدیل قطعنامه سازمان همکاری های اسلامی به دست آورند، یکی از دلواپسان صاحب تریبون نوشته ای را منتشر کرد که وااسلاما! ظریف در اجلاس استانبول اقدامات حزب الله لبنان را تروریستی خوانده است! جالب اینجاست که او زمانی با تیم سعید جلیلی کار می کرد و بر ظرائف کار نیز آشناست و دقیقاً خودش می دانست که دارد دروغ می نویسد ولی اخلاق که نباشد، هیچ چیزی جلودار آدمی نیست.
یا آن روزنامه مدعی شریعت، سخنان یکی از مسؤولان دولتی که گفته بود پول های حاصل از لغو تحریم ها در بانک ها  و برای معاملات خارجی ایران نگهداری می شود را این گونه تفسیر کرده بود که دیدید برجام برای مردم فایده ای نداشت و تنها نتیجه اش این بود که شکم بانک ها پر شود؟!
گو این که  دلارهای آزاد شده را باید در جایی غیر بانک نگهداری کنند و در محلی غیر از معاملات خارجی هزینه کنند. البته که آن روزنامه که سال ها با دولت قبل همسویی می کرد همه این ها را می داند ولی چون مکارم الاخلاق در نوشته هایش جایی ندارد، با بی اخلاقی تمام، سعی می  کند حقیقت را وارونه جلوه دهد و برای چند رأی بیشتر در انتخابات بعدی، اخلاق را زیر پا گذارد و دروغ بنویسد.
در عهد قدیم، ضرب المثل “یک کلاغ چهل کلاغ” را درست کردند تا اشاره کنند به “آدم های بی اخلاقی” که یک موضوع کوچک واقع شده را بزرگنمایی کنند و اینک به نظر می رسد باید ضرب المثل “هیچ کلاغ صد کلاغ” را باب کنیم در اشاره به “آدم های ضداخلاق”ی که موضوعِ اساساً واقع نشده را می سازند و داستان خودساخته را صد برابر بزرگ می کنند و نشر می دهند، مانند شایعه ای که ساختند و گفتند در ضیافت همسر روحانی، مانکن های زن رقاصی کرده اند و به هر مهمان ۵ سکه تمام بهار آزادی داده اند و بعد بر اساس این دروغ خود ساخته، مصاحبه ها ترتیب دادند و واکنش ها از نمایندگان همسویشان گرفتند و تحلیل ها کردند و البته همانند همیشه، نه شرم کردند از  بابت دروغگویی شان و نه حیا کردند از بابت تهمت زدن شان.
رقابت سیاسی ، البته همیشه وجود داشته و باید هم باشد. اما وقتی اخلاق نباشد، نامش رقابت نیست، رذالتی است که اگر از جانب مدعیان مسلمانی صورت گیرد، هم روح رسول الله(ص) را که منادی مکارم الاخلاق بود می آزارد و هم روان مردم را که بسیاری شان نیز در زمره مؤمنان به اویند.
اسلام فقط این نیست که ظاهری درست کنیم و چون وقت اذان شد، آستین هایمان را برای وضو گرفتن بالا بزنیم ، هیأتی برویم و سینه ای بزنیم، بعد از نماز جمعه به کنار دستی مان تقبل الله بگوییم و ۳۰ روز در سال روزه بگیریم. اسلامی که محمد (ص) برای ترویج آن مبعوث شد و ۲۳ سال خون دل خورد، بیش و پیش از همه این ها، برای گسترش “اخلاق” بود.
ما هنگامی می توانیم ادعای مسلمانی کنیم که قبل از هر کاری، از خود بپرسیم که آیا آنچه انجامش می دهم، منطبق با اخلاق سالم است و آیا اگر رسول خدا(ص) نزد من بود، مرا از این کار منع نمی کرد؟!
آنان که چنین نمی کنند و به نام محمد(ص) و دین محمد(ص)، ماکیاولیستی عمل می کنند، همان منافقان صدر رسول الله(ص) و خوارج عهد علی(ع) هستند.
نجات ایران، مردم ایران، جمهوری اسلامی ایران و آینده فرزندان مان در گرو مهار بی محابای این “بی اخلاق ها و بی اخلاقی ها”ست.

نظرات ارسال شده

  1. حرفتون کاملا درسته
    اما به نظر بنده: دیگ به دیگ میگه روت سیاه.

ارسال نظر