تاریخ : 28 سپتامبر 2017 - 9:40 - شناسه خبر : 24428 یادداشت

عاشورا تقابل با جهالت

محمدتقي فاضل‌ميبدي . عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم

اگر كسي بگويد رويداد عاشورا از تراژیک‌ترین و غم‌بارترين رخدادهاي تاريخ بشر بوده، سخن صوابي است و حساس‌ترين فراز تاريخ اسلام بي‌هيچ تأمل، اين رويداد تلخ بوده است كه برای موروثي‌كردن خلافت، اولاد رسول خدا را در مسلخ سياست سر بريدند. در يك كلام مي‌توان گفت عاشورا يعني تقابل عدل و ظلم يا عقل و […]

اگر كسي بگويد رويداد عاشورا از تراژیک‌ترین و غم‌بارترين رخدادهاي تاريخ بشر بوده، سخن صوابي است و حساس‌ترين فراز تاريخ اسلام بي‌هيچ تأمل، اين رويداد تلخ بوده است كه برای موروثي‌كردن خلافت، اولاد رسول خدا را در مسلخ سياست سر بريدند. در يك كلام مي‌توان گفت عاشورا يعني تقابل عدل و ظلم يا عقل و جهل يا دين حقيقت و عقلانيت در برابر دين جهالت و ضلالت. شگفت اينكه امام حسين (ع) پيش از واقعه عاشورا و در روزگار شكل‌گيري حكومت امويان در سخناني عالمان دين را خطاب و مورد توبيخ قرار داده است و سرگذشت آنان را سرگذشت عالمان يهود و مسيحي مي‌داند كه در برابر گناهان بزرگ و فساد خلفا، بي‌تفاوت نشستند. در كتاب تحف‌العقول در سرآغاز گفتار امام حسين چنين آمده است: «فاعتبروا بما وعظ الله به أوليائه من سوء ثنائه علي الأحبار إذ يقول: لولا ينهاهم…/ اي بندگان خدا شما را به تقواي خدا سفارش مي‌كنم و از دنيا و گرايش به نعمت‌هاي خيال‌انگيز و مقام و موقعيت نشاط‌زاي آن كه ارزش جايگزيني براي آنچه خدا به عنوان زينت براي (شما) عالمان پسنديده و كرامت و نعمت‌هاي آخرت كه به (شما) عالمان عطا خواهد كرد، ندارد؛ حذر مي‌دهم‌، زيرا آخرت براي باتقوايان است و حسرت، پشيماني و عذاب طولاني براي ستمگران؛ پس از نصيحت‌هاي خدا به اوليائش در قالب سرزنش از مجتهدان يهود و نصاري عبرت بگيريد؛ آنجا كه مي‌فرمايد: چرا دانشمندان نصاري و علماي يهود، آنها را از سخنان گناه‏آميز و خوردن مال حرام، نهي نمي‏كنند؟! چه زشت است عملي كه انجام مي‏دادند! كافران بني‌اسرائيل، بر زبان داوود و عيسي بن مريم، لعن (و نفرين) شدند!… آنها از اعمال زشتي كه انجام مي‏دادند، يكديگر را نهي نمي‏كردند؛ چه بدكاري انجام مي‏دادند!» (تحف العقول) همچنین می‌فرمایند «و إنما عاب الله ذلك عليهم لأنهم كانوا يرون من الظلمة الذين بين أظهرهم الأمر المنكر من الفساد في بلادهم فلا ينهون عن ذلك رغبة فيما كانوا ينالون منهم ورهبة مما كانوا يحذرون/ خداوند فقط به اين دليل بر آنان عيب مي‌گيرد كه مي‌بينند دولتمردان ستم مي‌كنند و مرتكب منكر و زشتي مي‌شوند، ولي آنان را نهي نمي‌كنند…

خود را به نديدن و نشنيدن مي‌زنند و نمي‌خواهند ببينند و بشنوند، تا تكليفي بر دوششان نيايد در‌حالي‌كه بايد گوش‌ها را براي شنيدن تيز و چشم‌ها را براي ديدن باز كنند و پي‌جويي كنند و اطلاع بگيرند و استيضاح و نهي كنند و مخالفت خود را آشكار كنند و…». انتقاد از عالمان ديني در مسيحيت و يهوديت- كه در قرآن آمده – براي اين است كه فساد، سطوح مختلف جامعه را فراگرفته بود و علماي دين سكوت اختيار كرده بودند. در روزگار پس از پيامبر سكوت زهاد و برخي عالمان باعث شد جامعه از مسير عدالت خارج شود. امام حسين اين سكوت را توجيه‌گر بيداد خلافت مي‌داند. اي كاش گويندگان در اين روزگار كه ستم جوامع اسلامي را فراگرفته، از ميانمار تا حوزه شامات، تاريخ درست دين، به‌ويژه امام حسين را براي مردم درست بازخواني مي‌كردند و عناصر فسادي را كه موجب پيدايش حاكميت امويان شد، در تاريخ كشف مي‌كردند تا دگربار جامعه مسلمين گرفتار چنين مصائبي نشود. در تاريخ، براي اينكه انسان‌ها با گوهر عاشورا آشنا نشوند، سودجويان و دين‌ابزاران تلاش براي تحريف آن كرده‌اند. به تعبير شهيد مطهري: «متأسفانه در طول تاریخ، تحریف‌هایی چه در انگیزه‌ها و اهداف، چه در چهره‌های حماسه‌ساز و چه در برنامه‌های مربوط به عاشورا انجام شد. برخی به شکل و برخی به افراد برمی‌گردد» جالب‌تر اينكه مرحوم مطهري مظلوميت امام حسين را در روز عاشورا و شهادتش به دست افراد سنگدل نمي‌داند و بلكه مظلوميت او را از فرهنگش مي‌داند و مي‌گويد: «برای مصیبت امام حسین (ع) و اهل بیتش (س) به خاطر آن همه زجرهای روحی و جسمی و ضربات شمشیرها نباید گریست، بلکه باید به خاطر مظلومیت و دروغ‌پردازی‌هایی گریست که مقام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را متنزل می‌کنند». مي‌توان گفت نخستين تحريف‌كنند‌گان عاشورا امويان و سپس عباسيان بودند؛ زيرا پيام عاشورا را در تضاد با خود مي‌دانستند. از آنجا كه اين حادثه جنبه‌هاي عاطفي بزرگي دارد و مي‌تواند پيوندي با احساسات مردم داشته باشد، در نتيجه زواياي عقلي و تحليلي آن مغفول مانده است. شايد علت اينكه نگذاشته‌اند حقيقت اين پيام براي همگان روشن شود، چون مي‌توان براي آن مدل‌سازي كرد و الگو را از امام حسين (ع) گرفت. نهي‌ازمنكر كه جزء رسالت اصلي امام حسين بود، بيشتر به منكراتي برمي‌گشت كه اخلاق و عقلانيت و آزادگي را هدف گرفته بود و شكل و قالب اسلام را حفظ ولي محتوا را تحريف كرده بود. به نام دين نزديك‌ترين ياران پيامبر را تبعيد يا شهيد كردند. ثروت مسلمين را در ميان عده‌اي خاص و نزديكان خليفه تقسيم كردند. غيرعرب را «عجم» يعني گنگش و موالي خواندند و عرب را بر غيرعرب برتري بخشيدند و شعار «ان اكرمكم عند الله اتقيكم» را ناديده انگاشته و خلافت اسلامي را به شكل موروثي در خاندان اموي و عباسي منحصر دانستند. منكري كه امام حسين براي مبارزه با آن تا پاي جان ايستاد در يك كلام انحراف امارت بر مسلمين بود.

ارسال نظر