تاریخ : 23 ژانویه 2018 - 19:11 - شناسه خبر : 25548 اسلایدشو، ایران و جهان

كوهبنان، كرمانشاه نبود كسي در كوهبنان نمرد

بنفشه سام‌گيس

٣٠ آذر، فقط يك بار لرزيديم ولي از آن شب تا امروز، هر روز مي‌لرزيم از سرما. كسي در اين چادرها طاقت نمي‌آورد. مردهاي اين منطقه، همه كارگر معدن زغالند. در عمق ٥٠٠ متري و ٧٠٠ متري زمين كار مي‌كنند و ريه‌هايشان از كار افتاده.

كوهبنان، زير آوار زلزله كرمانشاه دفن شد. «كوهبانان»، ساعت ٨ و ٣٤ دقيقه ٣٠ آذر ماه ١٣٩٦، ٣ ساعت و ٢٦ دقيقه پيش از نيمه شب، ٥ و ٢ دهم ريشتر لرزيد و ديوار خانه‌هايش تَرَك افتاد و سقف كاشانه‌هايش از هم گسست و كف خانه‌هاي مردم با تكه‌هاي شكسته ظرف و آيينه و گلدان و چراغ فرش شد اما نوك پاي هيچ كدام از خبرنگارهايي كه سياهپوش زمينلغزش كرمانشاه شده بودند به كوهبنان نرسيد. زلزله وقت‌نشناس، عيش يلدا و آدينه پشت‌بندش را ناسور كرد اما بازهم، تعداد مقاماتي كه فرداي زلزله در كوهبنان رويت شدند، از تعداد انگشتان دو دست كمتر بود. و هيچ كس ندانست كه يلداي اهالي كوهبنان، پاي آتشي به سر شد كه كنار ديوار بيروني خانه‌هاي وارفته‌شان برپا كرده بودند و زمزمه تفال‌شان، شكر ايزد بود بابت اينكه همه ٢١ هزار و ٥٠٠ نفر جمعيت شهرستان كوهبنان زنده مانده بودند.
مجيد محمد حسني؛ عضو شوراي دهستان جَوَر؛ در ٤ كيلومتري مركز شهرستان كه ١٤ سال هم عضو شوراياري روستا بوده، از ساعت‌هاي بعد از زلزله و وقتي خيالش راحت شد كه از همولايتي‌ها، سر و پايي نشكسته و جراحات جزيي را هم مي‌شود با چند بخيه، به هم رساند، راه افتاد به ارزيابي وضعيت خانه‌ها و آنقدر ترك ديد كه مصمم شود به اينكه گوشي تلفن را بردارد و شماره حسين يكتا؛ مديرعامل بنياد كرامت امام‌رضا(ع) را بگيرد و اصرار به اينكه حجم آوار كوهبنان، از سر اين شهرستان هم زياد است و رسانه‌ها، بي‌انصافي كردند كه گفتند و نوشتند به نقل از فرماندار وقت و استاندار كرمان كه «فقط سه تا تير چراغ برق افتاده و ٢ تا ديوار گلي فرو ريخته.»
حسني آنقدر اصرار كرد كه يكتا، راضي شد سري به كوهبنان بزند و خانه‌ها را يك به يك وارسي كند و يك ماه و سه روز از زمين‌لرزه گذشته اما اهالي كوهبنان، هنوز وقتي در كوچه و معبرهاي پيچ در پيچ به هم مي‌رسند، اين جمله يكتا را براي همديگر تكرار مي‌كنند: «گفت كه واقعا در حق كوهبنان جفا شده.»
حدود ٩٠ درصد خانه‌هاي شهرستان كوهبنان تخريب شده. فرماندار مي‌گويد ١٥٠٠ خانه. بيشتر تخريب‌ها، خيابان طالقاني بوده و دهستان جور. حسني مي‌گويد دهستان جور ٥٠٠ كانكس مي‌خواهد. جور كه يك كيلومتر با كانون زلزله فاصله داشته، ٥٠٠ خانوار دارد و ١٧٠٠ نفر جمعيت. خانه‌هايي كه مثل قوطي كبريت، فرو نشسته كه هيچ، آنهايي هم كه از بيرون، سالم است و سرپا، ديوارهايش ترك خورده و پاي سازه، سست شده طوري كه مردم جرات نمي‌كنند داخل خانه بروند. اهالي كوهبنان، در اين يك ماه و سه روز گذشته، پاي گردن چادرهاي سفيد و قرمز هلال احمري شان مي‌نشينند و عكس‌هاي يادگاري كه در اين مدت با استاندار كرمان و معاون پيگيري ناجا و رييس پليس راهور ناجا و امام جمعه كرمان و سخنگوي دولت انداخته‌اند، نگاه مي‌كنند ببينند در كدام عكس خوش‌تيپ‌تر افتاده‌اند. پز دادن با عكس‌هاي يادگاري با همان معدود مسوولي كه راه كج كردند به سمت منطقه زلزله‌زده، شده تفريح مردم كوهبنان. مردمي كه اغلب، نان‌شان را با كند و كاو رگه‌هاي زغال از معادن زغال سنگ منطقه در مي‌آورند و در اين ٣٣ روز هم بي‌نان نماندند چون خطر زلزله، فقط تا همان يك هفته اول بود كه معدن را هم تعطيل كردند و خطر كه رفع شد و هول پس‌لرزه‌ها كه فرو نشست و عقربه‌هاي مركز شتاب نگاري كرمان نلرزيد يا اگر لرزيد، اعداد آنقدر ترسناك نبود در حدي كه مردم را از زندگي پشيمان كند، غلتك و نقاله معدن هم دوباره چرخيد و معدنكاران، برگشتند سر كار. مي‌گويند كوهبنان، سرتاسر، روي گسل ساخته شده. شكر خدا كه اين گسل چندان عشوه نداشت مثل گسل‌هاي اِزگله و مردم كوهبنان هم به همين دل خوش كردند؛ به اينكه زمين زير پايشان، بلرزد هم مثل كرمانشاه نمي‌لرزد. و از همين ماتم گرفتند كه «فقط كرمانشاه بود كه لرزيد؟»
حسني مي‌گويد: «مسوولان دولتي هر كدام آمدند، ٥٠ محافظ داشتند كه اجازه نزديك شدن اهالي را نمي‌دادند. آقاي نوبخت كه از تهران آمده بود فقط ٢٠ دقيقه در محل ماند. آن هم چطور؟ يك چادر را قرق كردند و كف چادر، چند پتو انداختند، پتوي درجه يك كه ما به عمرمان هنوز چنين پتويي نديده‌ايم. بخاري برقي گذاشتند و نان تازه آوردند و يك نفر را صدا كردند كه به نمايندگي از كل شهرستان حرف بزند كه او هم آمد و به دروغ گفت همه‌چيز خوب است و همه‌چيز داريم. فرماندار هم آقاي نوبخت را برد كنار ساختماني كه ٦ ماه قبل از زلزله، خراب كرده بودند براي بازسازي و به آقاي نوبخت گفت كه ساخت و ساز منطقه هم شروع شده. دو روز بعد، امام جمعه كرمان را آوردند كنار همين ساختمان كه به عنوان نماد آغاز ساخت و ساز خانه‌هاي تخريبي، بتن‌ريزي كنند، ما مانع كارشان شديم و به امام جمعه گفتيم همه اين حرف‌ها دروغ بوده كه ما را تهديد كردند و به دادگاه احضار شديم.»
كوهبنان، منطقه سردسير است و دامن گشوده در كوير. در اين ٣٣ روز، شبي نبوده كه دماي هوا از ١٠ يا ١٢ درجه زير صفر گرم‌تر شود و تمام اين ٣٣ شب، زلزله‌زدگان كوهبنان، تن‌شان را با پت پت چراغ نفتي‌هاي اهدايي هلال احمر گرم كرده‌اند. يعني تلاش كرده‌اند احساس كنند در حال گرم شدن هستند.
«٣٠ آذر، فقط يك بار لرزيديم ولي از آن شب تا امروز، هر روز مي‌لرزيم از سرما. كسي در اين چادرها طاقت نمي‌آورد. مردهاي اين منطقه، همه كارگر معدن زغالند. در عمق ٥٠٠ متري و ٧٠٠ متري زمين كار مي‌كنند و ريه‌هايشان از كار افتاده. اينها در اين چادرها با اين چراغ‌هاي نفتي دوام نمي‌آورند. هفته قبل، يك جوان ٢٤ ساله از دود همين چراغ‌ها خفه شد و چادرشان هم آتش گرفت و از جنازه‌اش هم هيچ نماند.»
از فرداي روزي كه يكتا آمده و منطقه را بازديد كرده، بچه‌هاي قرارگاه امام رضا و سپاه ثارالله استان كرمان آمده‌اند و كنار خانه‌هاي تخريبي مستقر شده‌اند و آشپزخانه زده‌اند و غذاي گرم مي‌پزند و زمين را هموار مي‌كنند براي نصب كانكس‌هاي اهدايي خيرين و كانكس‌هاي پيش ساختي كه همراه‌شان آورده‌اند.
اهالي كوهبنان، روز و شب راه مي‌روند و گلايه‌شان را به گوش بچه‌هاي قرارگاه امام رضا مي‌رسانند. گله از چادرهاي امدادي نازكي كه انگار ساخته شده براي تراكنش جريان باد كه ساعت‌هاي بعد از زلزله و تا غروب جمعه، همان‌ها هم به تعداد خانواده‌ها نبود. گله از اينكه كوهبنان، فقط روي نقشه و روي كاغذ، شهرستان است اما وقتي رگ و پي‌اش را بجوري، مي‌بيني از زيرساخت خبري نيست. گله از اينكه آن سيل آدم‌هاي نيكوكار كه براي سبقت گرفتن در اجراي نمايش نوع‌دوستي، ترافيك ساخته بودند در جاده‌هاي كرمانشاه و پليس راه مجبور شد جاده‌ها را ببندد و ذوق همدردي مردم را كور كند، كجا هستند در اين ٣٣ روز بعد از زمين‌لرزه كوهبنان؟ گله از اينكه غير از دو وانتي كه هلال احمر زاهدان، چند دست لباس و چند بسته مواد خوراكي براي كل جمعيت زلزله‌زده كوهبنان فرستاد، هيچ كمك اهدايي مردمي، به اين آدم‌ها كه آوار خانه‌شان را كف دست گرفته بودند نرسيد. گله از اينكه بيمارستان ٣٥ تخته‌اي كه ١٠ ميليارد تومان پول بلعيد تا فروردين امسال، با نواي ١٠٠ بوق و كرنا، به افتتاح و هلهله و روبان بُري برسد، با زلزله ٥ و ٢ دهم ريشتري ٣٠ آذر، ديوارهايش چنان ترك خورد كه همان دو پزشك و دو پرستار غيرمقيم و موقتي كه صبح مي‌آمدند و سه نوبت كار مي‌كردند و غروب برمي‌گشتند كرمان هم، جرات نكردند پا به فضاي بيمارستان بگذارند و هرچه زخم و جراحت بود، در همان محوطه بيروني بيمارستان مداوا كردند و آسيب‌هاي جدي‌تر را هم فرستادند بيمارستان زرند؛ ٩٠ كيلومتر دورتر. گله از اينكه يك ماه از زلزله گذشت و پاي هيچ پزشك و پرستار داوطلبي به منطقه زلزله زده كوهبنان نرسيد و يك ماه بعد از زلزله، دانشگاه علوم پزشكي كرمان در پاسخ به درخواست‌هاي مكرر اهالي منطقه، قبول كرد كه يك تيم درمان چند تخصصي به منطقه اعزام كند. گله از اينكه مردم كوهبنان، ديده نشدند فقط به اين گناه كه در كوهبنان، كسي زير آوار نمرد.
تنها اتفاقي كه كل كوهبنان شاهدش بوده، اينكه از فرداي بعد از زلزله، لودرها و كمپرسي‌هاي بنياد مسكن آمدند و در منطقه مستقر شدند و شروع كردند به آواربرداري. بنا بر آنچه اعضاي شوراي شهرستان كوهبنان از زبان مديركل بنياد مسكن استان كرمان شنيده‌اند، قرار است وام‌هاي ساخت و ساز كوهبنان هم مثل منطقه زلزله زده كرمانشاه باشد و قرار است مبلغ وام بازسازي براي اهالي شهر و روستا، يكسان باشد اما رقم وام‌هاي بلاعوض، متفاوت خواهد بود. اما اين خبرها، ٣٣ روز بعد از زلزله، صرفا خاطره كلماتي است كه از مجراي حلق به زبان رسيد و هنوز هيچ يك از اهالي، پولي كف دست‌شان نديده‌اند كه بيايند وسط ميدان شهر و روستا و فرياد شادي سر دهند كه «بالاخره، شعارها تبديل به عمل شد.»
حسني مي‌گويد: «مردم تشكيل پرونده دادند ولي هنوز كسي وام را نگرفته. چند روز قبل ديدم چند نفر، زمين‌شان را شفته كرده‌اند (گود‌برداري و آهك‌ريزي كرده‌اند) ولي هوا آنقدر سرد است كه زمين، يخ زده و همان چند نفر هم پشيمانند. بازسازي هم كه به اين زودي‌ها شروع نمي‌شود. تخريب و آوار آنقدر زياد بوده كه پايان آواربرداري به بهار مي‌رسد. نگراني ما شروع ساخت و ساز نيست، اينكه آيا بنياد مسكن رضا مي‌دهد سازه‌اي غير از شن و ماسه و آجر و سيمان باشد و سبك باشد چون كوهبنان روي گسل است و اين‌بار كه زلزله بيايد، لااقل سقف روي سرمان خراب نشود.»
شهرستان كوهبنان، در مرتفع‌ترين نقطه استان كرمان واقع شده و وجود چند معدن زغال سنگ در منطقه، سببي بوده كه بافت غالب درآمدي و معيشتي در اين شهرستان، با رگه‌هاي زغال دويده در ارتفاعات اطراف شهرستان گره بخورد. در فهرستي كه هيات دولت در سال‌هاي پاياني دهه ٨٠ درباره ضريب محروميت مناطق مختلف كشور تعيين كرد، كوهبنان و دهستان‌هاي وابسته‌اش، ضريب ٦ دارند و اين عدد، به اين معناست كه، خانوار ساكن در اين شهرستان، از فقر جسته‌اند اما همچنان منطقه محروم به شمار مي‌روند. به گفته مددكار كميته امداد شهرستان كوهبنان، از مجموع جمعيت ٢١ هزار و ٥٠٠ نفري شهرستان، ٢٣٠ خانوار – حدود ٣٠٠ نفر – تحت پوشش كميته امداد هستند و قرار است هزينه بازسازي و ساخت دوباره خانه مددجويان، بطور كامل توسط كميته امداد تقبل شود اما محروميت منطقه و جميع اهالي شهرستان، از چشم مددكار كميته امداد شهرستان كوهبنان پنهان نمانده و تاكيد دارد بنويسيم كه: «مردم اين منطقه، فقيرند و غير از كشت و زرع مختصر و درآمد ناچيز معدنكاري، راه ديگري براي امرار معاش ندارند. كوهبنان هم گرفتار خشكسالي است و زميني براي كشاورزي نمانده. زلزله هم كه آمد، وضع بدتر از قبل شد. خيلي از خانه‌ها بايد تخريب شود و دوباره ساخته شود. انگار زلزله يك نهر آب بود كه يك طرفش، خانه‌ها سالم ماند و يك طرفش همه‌چيز فرو ريخت.»
فرماندار كوهبنان؛ فرماندار سابق كوهبنان، ٤٥ روز قبل از زلزله ٣٠ آذر، شد شهردار زرند. مي‌گويد همان زمان كه زلزله آمد هم، نامه‌نگاري‌هاي انتصاب جديد انجام شده بود اما وقوع زلزله، باعث شد زمان برگزاري مراسم توديع و معارفه تغيير كند.
محمدرضا مهدلو، از دلهره همشهري‌هايش مي‌گويد؛ دلهره‌اي كه مردم را واداشت ساعات پاياني پاييز و اولين روز زمستان را در محاصره سرماي خشك كويري، بيرون از خانه‌ها؛ اگر سالم مانده بود سپري كنند. آنهايي هم كه از ٣٠ آذر به اين سو، اسم جديدي پيدا كرده‌اند؛ « صاحبان خانه‌هاي تخريبي نوع ١»؛ كنار تجمع آوار زندگي‌شان، شب را به صبح و به ظهر و به غروب رساندند تا وقتي كه هلال احمر، اولين چادرها را به دست زلزله زده‌ها سپرد. از قطع برق، بلافاصله پس از وقوع زلزله، يعني ساعت ٨ و ٣٥ دقيقه پنجشنبه شب و تداوم بي‌برقي تا ساعتي پس از آن مي‌گويد و از اينكه وقتي از تمام توابع شهرستان، خبر رسيد كه زلزله، تلفات جاني نداشته، برنامه‌ريزي براي توزيع چادر بين خانوارهاي بي‌خانمان آغاز شد. تا اين ساعت، فرماندار سابق هنوز خبر ندارد كه تمام خانوارهاي شهرستان متقاضي چادر هستند و خوش‌بينانه، به اشارات پروتكل هلال احمر دل بسته غافل از اينكه در زمان تدوين پروتكل‌ها، هيچ مقام مسوولي دماسنج به دست ندارد كه تفاوت زندگي در چادر در سرماي ١٠ درجه زير صفر و محروميت از چادر در سرماي ١٠ درجه زير صفر را متوجه شود.
«بر اساس پروتكل جمعيت هلال احمر، موجودي چادرهاي امدادي بايد معادل يك دهم جمعيت منطقه تحت پوشش باشد. جمعيت شهرستان كوهبنان حدود ٢٢ هزار نفر است و ما ٢٢٠ چادر در انبار داشتيم اما تمام خانوارها چادر مي‌خواستند كه در انبار هلال احمر موجود نبود. همان شب درخواست چادر داديم و ساعت ٦ صبح روز بعد از زلزله ٤ كاميون چادر از ٤ شهر اطراف‌مان رسيد و ظرف دو روز، ٧٥٠ چادر بين صاحبان خانه‌هاي تخريبي نوع ١ توزيع كرديم و به بقيه (صاحبان خانه‌هاي تعميري نوع ١) هم گفتيم به خانه‌هاي‌شان برگردند. ٤ روز بعد (٤ دي ماه) با زلزله ٤ و ٧ دهم ريشتري در منطقه، تمام اهالي شهرستان چادر مي‌خواستند كه اعلام كرديم به همه، چادر مي‌دهيم و در پايگاه هلال احمر، به مردم حواله داديم و چادرها را در چند نقطه شهر توزيع كرديم و در نهايت، ٤ هزار و ٧٠٠ چادر بين كل اهالي شهرستان توزيع شد.»
مهدلو مي‌گويد كوهبنان، كرمانشاه نشد. مي‌گويد جريان آب شرب شهرستان، حتي پس از وقوع زلزله برقرار بود و هيچ خانواده‌اي دچار كمبود مواد غذايي نشد و هيچ سقفي بر سر هيچ خانواده‌اي فرو نريخت. مي‌گويد بيمارستان كوهبنان ساختمان مقاومي دارد و زلزله ٥ و ٢ دهم ريشتري ٣٠ آذر، فقط باعث چند ترك در گچ‌كاري‌ها شده و اين ترك‌ها هم ترس ندارد.
«نوع زلزله عمودي بود و چون شهر كوهبنان، بافت قديمي دارد، تمام خانه‌هاي ٢٠ ساله و كهنه‌تر، تقريبا تخريب شد و آسيب‌هاي جدي ديد. تخريب در حدي بود كه خانه‌هاي قديمي، ديگر قابل سكونت نيست و ديوار و سقف تمام خانه‌هاي آجري فاقد سازه هم دچار شكست‌ها و ترك‌هاي عميق شد اما ريزش نداشت. بنا بر پيش‌بيني ما و بررسي اوليه بنياد مسكن، حدود ١٥٠٠ واحد مسكوني غيرقابل استفاده است كه به همين تعداد، درخواست كانكس داديم و بابت هر خانه‌اي كه آوار‌برداري مي‌شود، يك كانكس هم براي اسكان موقت تحويل مي‌دهيم اما تلاش مي‌كنيم صاحبان خانه‌هاي تعميري نوع ١ در منازل‌شان ساكن شوند.»
فرماندار سابق تاييد مي‌كند كه بنيه اقتصادي مردم كوهبنان ضعيف است چون اغلب، كارگر معدن هستند و تاييد مي‌كند كه سرماي هواي منطقه، جسم نحيف مردم را چنان درهم فشرده كه نارضايتي از اين روزهاي پس از زلزله، تتمه توان‌شان را هرچه بيشتر و بيشتر تحليل ببرد و رسيدگي‌هاي موقت و دلگرمي‌هاي بي‌ضمانت، چاره درد اين چادرنشينان فراموش شده نيست.
«اسكان اضطراري هرجور باشد سخت است. لوازم گرمايشي نفت سوز در اختيارشان گذاشتيم و به مدت سه هفته هم نفت رايگان در منطقه توزيع شد و به تمام چادرها، يك كليد و پريز داديم كه براي تامين روشنايي چادر و روشن كردن بخاري برقي استفاده شود ولي بازهم زندگي در چادر براي مردم سخت است، به خصوص وقتي دما زير صفر مي‌رود كه گرم كردن چادرها غيرممكن مي‌شود. روزگار مردم، بعد از زلزله واقعا دشوار بوده و جو دلهره‌اي كه در شهرستان ايجاد شده، اجازه نمي‌دهد مردم پا به خانه‌هاي‌شان بگذارند چون در اين مدت هم تعداد پس‌لرزه‌ها زياد بوده و هنوز ادامه دارد. از جمعيت هلال احمر خواهش كرديم تيم‌هاي روانشناسي به منطقه اعزام كنند كه مردم را دلداري داده و اضطراب‌شان را رفع كنند و و فضاي دلهره شكسته شود. ساير شهرهاي استان هم زلزله مي‌آيد اما لرزش‌هاي گهواره‌اي است ولي كوهبنان، روي گسل است و هر زمين‌لرزه، تكان‌هاي عمودي و پرتابي دارد كه وحشت بيشتري هم ايجاد مي‌كند.»
مهدلو از نتيجه بازديد نوبخت مي‌گويد. از اينكه هيات دولت، بعد از شنيدن گزارش نوبخت، ظرف ٤٨ ساعت براي پرداخت وام بلاعوض و ساخت‌وساز، تصميم‌گيري كرده و مصوبه داده و قرار است حدود ٢ هزار و ٢٠٠ نفر مشمول دريافت وام ساخت و ساز باشند.
مجموع ارزيابي فرماندار سابق كوهبنان كه حالا به عنوان شهردار زرند مي‌شناسندش، اين است كه: «٨٥ درصد منازل بايد بازسازي شود. ٤٥ باب مغازه تخريب شد و ٢٤ دستگاه خودرو، زير آوار ديوارهاي فروريخته ماند.»

 

ارسال نظر