تاریخ : 12 سپتامبر 2018 - 12:43 - شناسه خبر : 27922 اسلایدشو، بانوان

همراه با شیما دُرزاده کارآفرین بلوچ:

زنی که «غریب آباد» را به آبادی آشنایی تبدیل کرد

شیما دُرزاده از دیار روستای غریب آباد سیستان و بلوچستان است و نام‌آشنای زنان رنج‌دیده سرزمینش. با دستان خالی کارآفرین شد، دست‌زنانی از جنس خودش را گرفت و پای هنر سوزن‌دوزی را به زندگی زنان شهرنشین باز کرد.

مجله فارس پلاس؛ عطیه اکبری: روستای ایتک، مُغ، پرکان، گور در، انزا، بختک، آران کان، کاغذی از جیب پیراهن محلی‌اش درمی‌آورد و اسم‌ها را یکی‌یکی می‌نویسد. فردا باید به همه این روستاها سرکشی کند. اینجا سیستان و بلوچستان، شهرستان سرباز، روستای غریب آباد است و ۱۶ زن روستایی چشم‌انتظارند تا آشنایی از دیار غریب آباد با دست‌پر به دیدنشان بیاید. شیما چشم‌هایش را به سقف نقره‌ای آسمان روستای غریب آباد دوخته و حالا به تنها چیزی که فکر نمی‌کند فاصله ۳۰ کیلومتری روستای کویری آران کان تا گور در و مسافت ۵۰ کیلومتری روستای دورافتاده بختک تا غریب آباد است که باید با پای پیاده آن را گز کند. بی‌خیال خطرهایی است که در کمین اوست. بی‌خیال هیمنه صخره‌های تندوتیزی که باید با پای پیاده از لابه‌لایش عبور کند، بی‌خیال خارهایی که پاهایش را نشانه می‌گیرد، بی‌خیال مارافعی که بعید نیست از میان بوته‌های خار بیابان‌های سیستان و بلوچستان بخزد و جلوی راهش سبز شود و حتی چشم‌های تمساح پوزه‌کوتاهی که در کنار تالاب اطراف روستا خمیده و به او خیره شده، هیچ‌یک از این خطرات پاهایش را سست نمی‌کند. «شیما بزرگ‌زاده» شیر زن سیستان و بلوچستانی است که باید دختران امروزی در کلاس درس شجاعت و صلابت زنانه‌اش بنشینند و درس بگیرند. کارآفرینی که از دل همه محرومیت‌ها و نداشتن‌ها سرش را بالاگرفته و الحق که نشان کارآفرین برتر برازنده اوست.

هنرنمایی کارآفرین سیستانی در پایتخت ۱۳ میلیون نفری

۳۲ ساله است با سری پر از سودا. با خانه‌ای بی‌آب‌ورنگ در روستای کویری و دورافتاده به نام غریب آباد؛ اما دل «شیما بزرگ‌زاده» آبادِ آبادِ آباد است. وقتی تصمیم گرفت کاری کند کارستان و آشتی دهد زنان دردمند روستاهای شهرستان سرباز را با زندگی و سرزندگی. با دستان خالی شروع کرد و کارآفرین شد، بدون وامی و کارگاهی وسری و صدایی. پیدا کردن زنانی از جنس شیما کار سختی ست؛ اما او را در نمایشگاهی در پایتخت دیدیم. با همان سادگی و پیراهن محلی و چهره آفتاب‌سوخته در جمع دختران ژیگول تهرانی می‌درخشید. هنر اصیل سوزن را به پایتخت ۱۳ میلیونی آورده و عجب سروصدایی راه انداخته بود.

اشتغال‌زایی برای ۱۶ زن روستایی

حالش را که می‌پرسیم با لهجه شیرین بلوچی می‌گوید: «دلسیاه مکوته وتارا!» تعجبمان را که می‌بیند می‌خندد و می‌گوید: یعنی حالم خوب است. حال خوب شیما را باید در چشم‌هایش ببینی تا باور کنی شاد بودن در اوج محرومیت را. «شیما درزاده» برای ۱۶ زن روستایی اشتغال‌زایی کرده است. ماجرای کارآفرین شدن او از زبان خودش شنیدنی است. می‌گوید: «شما تهرانی‌ها چه می‌دانید در روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان بر زن‌ها چه می‌گذرد؟ زن‌هایی که گاهی وقت‌ها از زن بودنشان بیزار می‌شوند. شهرستان سرباز ده‌ها روستا دارد. بیشتر زنان روستایی بی سوداند. چه می دانندحق و حقوق زن چیست؟ بعضی هاشان اصلاً نمی‌دانند چندساله‌اند؟ اما با همه این ندانستن‌ها هنری دارند به نام سوزن‌دوزی که از بچگی با آن‌ها عجین شده است و این هنر را فقط می‌توانی درلباس هایی که برتن دارند ببینی و بس. من تصمیم گرفتم هنر سوزن‌دوزی را توسعه دهم و به زنان شهرهای دیگر هم معرفی کنم. معمولاً لباس‌های محلی سوزن‌دوزی شده فقط در میان زنان بلوچی طرفدار دارد؛ اما شکل و شمایل این هنر باید تغییر می‌کرد تا بین شهرنشینان هم طرفدار داشته باشد. قدم اول را که برداشتم بر و بچه‌های جمعیت امداد دانشجویی امام علی (ع) از من حمایت کردند.» شیما درزاده به کمک بر و بچه‌های جمعیت امام علی (ع) این هنر را از شکل لباس‌های محلی خارج کرد و در قالب زیورآلات درآورد. پارچه‌های سوزن‌دوزی شده، هنر دست‌زنان بلوچی با ابتکار و خلاقیت به شکل گوشواره‌های زیبا، دستبند، گردن‌آویز و کیف و کفش درآمد و وارد بازار زیورآلات و کیف و کفش شد.

التیامی برای رنج زنان سرزمین من

حالا نه‌فقط زنان روستاهای سیستان و بلوچستان که صدها و هزاران بانوی شهرنشین ایرانی با هنر سوزن‌دوزی آشنا شدند و بانی این آشتی‌کنان، دختری از دیار سیستان و بلوچستان است. او دست ۱۶ زن سرگشته و ناامید روستایی را گرفت و آن‌ها را صاحب‌کار و درآمد کرد. شیما درزاده از زنان دردمند دیارش می‌گوید. از حمیرا. اسماء و فاطمه که نمادی از زندگی پررنج و مشقت زنان بلوچی هستند. حمیرا را در سفر به تهران و جشنواره محصولات هنری که به همت مددکاران جمعیت امام علی (ع) برگزارشده با خود همراه کرده است. دختری که در ۲۳ سالگی به‌اجبار خانواده، عروس پسری ۱۴ ساله شد و وقتی باردار شد شوهرش او را رها کرد و حمیرا ماند و دختربچه‌ای که باید بار بزرگ کردنش با دستان خالی را به دوش می‌کشید. حمیرا بی‌سواد است. سربار خانواده فقیر که در روستای دورافتاده ایتک زندگی می‌کنند. شیما درزاده می‌گوید: «رها شدن درد بسیاری از زنان در روستاهای سیستان و بلوچستان است. معضل اعتیاد و بیکاری در میان مردان روستاهای سیستان بیداد می‌کند و تعداد زنان تنها زیاد است. مردان زنان را رها می‌کنند بدون آنکه طلاق بدهند. زنان می‌مانند و دستان خالی. من سعی کردم زنانی که مشکلات بیشتری در زندگی داشتند را برای این کار انتخاب کنم. یک سال از این اتفاق می‌گذرد و اصلاً مسیر زندگی این زنان تغییر کرده است و صاحب شغل و درآمد شده‌اند. خرج خودشان را با سوزن‌دوزی درمی‌آورند. هر هفته روستا به روستا را با پای پیاده می‌روم و سفارش‌ها را در میان زنان بلوچی توزیع می‌کنم. پایان هرماه هم با دست‌پر سراغشان می‌روم و مزد کارشان را به آن‌ها می‌دهم. بعد از دریافت سفارش‌های آماده‌شده با هر سختی و مشقتی که هست به شهر می‌روم و همه آن‌ها را به تهران پست می‌کنم. بر و بچه‌های جمعیت امام علی (ع) کارهای تکمیلی را روی این پارچه‌های سوزن‌دوزی شده انجام می‌دهند و آن‌ها را روانه بازار می‌کنند. به خدا توکل کردم و امیدوارم روزی برسد که بتوانم برای ده‌ها زن روستایی اشتغال‌زایی کنم.»

 

ارسال نظر