تاریخ : 3 مارس 2020 - 21:23 - شناسه خبر : 32275 اخبار شهرستان، یادداشت

جایگاه علمی ابوالفضل رشیدالدّین میبدی

حسین مسرت

از این رو این القاب نمی تواند در حدّ تعارف و یا ستایش نویسندگان و نسخه نویسان باشد، بلکه نشان دهندۀ جایگاه علمی اوست.

     اگر به نام ها، لقب ها و کنیۀ ابوالفضل رشیدالدّین میبدی، صاحب کتاب جاودانی تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار نگاه شود، در می یابیم که وی دانشمندی بزرگ، محترم و فاضلی بوده که در بسیاری از نسخه ها، لقب امام، پیشوند نام اوست و همین نام ها و لقب ها موقعیّت والا و برجستۀ دینی و علمی، تقوی، دانش، زهد، روحانی و سیر و سلوک او را روشن می سازد، بر پیشانی یکی از نسخه ها چنین آمده است:

     «شیخ الامام الاجل السیّد الزاهد العارف العابد رشیدالدّین فخرالاسلام، معین السنّة، تاج الائمّه، عزّالشریفه، رکن الطایفه، کهف الطریقه، شرف الهدی»(۱) و در نسخه ای دیگر آمده: « العالم الفاضل، الولی کامل، الناسک السالک المتّقی» (۲) که چنین القابی در آن دیده می شود: امام بزرگ، سیّد زاهد، عارف عابد، افتخار اسلام، سنّت، تاج پیشوایان دینی، عزّت و آبروی شریعت، دانشمند فاضل، رهبر کامل، روندۀ سالک پرهیزگار.

     از این رو این القاب نمی تواند در حدّ تعارف و یا ستایش نویسندگان و نسخه نویسان باشد، بلکه نشان دهندۀ جایگاه علمی او در نقل و روایت حدیث، اخبار و تسلّط بر علوم قرآنی، فقه، کلام ، علوم اسلامی، ادبیّات فارسی و عربی، فنّ نویسندگی، عرفان، تاریخ اسلام و سرانجام آگاهی  بر بسیاری علوم رایج آن روزگار است که میبدی در دانشنامه ای به نام کشف الاسرار فراهم کرده است و نشان از گستردگی اطّلاعات و معلومات او می دهد . ( ۳ )

پی نویس

۱-میبدی، رشیدالدّین ابوالفضل: تفسیر کشف الاسرار و عدّة الابرار، به کوشش: علی اصغر حکمت ، تهران: امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ، ج ۷ : ب، نسخۀ دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه تهران.

۲-خلیلی ،خلیل الله: «یک نسخۀ تفسیر خطّی فارسی» زبان اهل اشارت، به کوشش : یدالله جلالی پندری، یزد : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یزد، ۱۳۷۴ : ۵۴ .

۳-رکنی یزدی، مهدی: «برگزیدۀ کشف الاسرار و عدّة الابرار، تهران: سمت، چاپ ششم، ۱۳۸۴ : ۸ – ۷ /  فاکر میبدی، محمّد: فرزانگان میبد، قم: قدس، ۱۳۸۱ : ۵۱ .

** ماخذ:  پرده‌گشا، راز نما (مروری بر زندگی و آثار رشیدالدّین میبدی)، زیر نظر: علیرضا مختاری قهرودی، تهران: همشهری (مجموعۀ اندیشه‌مندان ایران و اسلام، ۲۴)، ۱۳۸۹: ۵۲-۵۴٫

اخبار مرتبط

ارسال نظر